مصاحبه طراح آثار هنری دیجیتال Nicolas Monin-Baroille

اخیرا این شانس را پیدا کردیم تا با یکی از هنرمندان جوان که در زمینه هنر دیجیتال فعالیت می کند، Nicolas Monin-Baroille، مصاحبه کنیم. او در مورد شروع به فعالیت در این زمینه در دوران جوان، کر در اجتماعات هنری و سبک هنری خود صحبت خواهد کرد. شما را به خواندن این مصاحبه دعوت می کنیم.

سلام، از اینکه در این مصاحبه شرکت کردید از شما سپاسگزاریم، لطفا خودتان را معرفی کنید. اهل کجا هستید و چگونه وارد این عرصه هنری شدید؟

اسم من Nicolas Monin-Baroille است، من 19 سال دارد و یک طراح دیجیتال و Illustrator کار اهل Offenburg، آلمان هستم. من کارم را حدودا از 4 سال پیش، تقریبا 5 سال، پیش آغاز کردم. ابتدا به صورت شرکت در فروم ها و ارائه تصاویر با امضا کار کردم و به تدریج به سمت تشکل ها و مخاطبین بزرگ تر و بیشتر رفتم. از آن به بعد تغییرات زیادی در کارهایم ایجاد کردم،، که ابلته دوره خیلی جالب و دوست داشتنی برای من بود.

شما از زمانی که خیلی جوان بودید برای مخاطبین آنلاین آثار هنری زیادی خلق کرده اید. این تجربه چطور باعث شکل گرفتن شما به عنوان یک هنرمند شد؟

بله این اتفاق واقعا افتاده است. من فکر می کنم این تجربه قالب فکری من را در بسیاری جهات تحت تاثیر قرار داد و به آن شکل داد، چون در عین جوان بودن مرا با قوانین و مقررات و دستورالعمل های خاصی آشنا کرد و به من یاد داد چگونه با انتقادهای مختلف روبرو شوم. وارد شدن به یک فضای کاملا متفاوت، به توجه به اینکه من فقط تا آن زمان تصاویری در سایزهای کوچک طراحی کرده بودم، حسی متفاوت از یک فروم داشت. استانداردهای کیفیت مخاطبین در زمان خود به سطح بالایی رسیده بود، به خصوص در سال 2008، که در آن بسیاری از گرایشات و هنرهای دیجیتال شکل گرفت و ایده ها و الهام گرفتن ها به رونق رسید. این سال برای همه طراحان یک سال به پر رونق برای دست یابی به موفقیت بود. رسیدن به این استانداردها کار سختی بود، مخصوصا برای من که خیلی جوان بودم. اما این در نهایت به من کمک شایانی کرد. کار و دانش من ارتقا پیدا کرد، آگاهی و اطلاعات من در خیلی از موارد بهتر شد. سرانجام، فقط می توانم بگویم کار سختی بود اما با کوهی از تجربه می توانم به دیگران توصیه متن حس کنجکاوی خود را ارضا کنند.

به جز خلق آثار هنری، چه سرگرمی و علائق دیگری دارید و فکر می کنید چطور آنها هنر شما را تحت الشعاع قرار می دهند، یا بالعکس؟

سرگرمی ها و علائق دائما در حال تغییر هستند. من از زمانی که خیلی جوان بودم نقاشی می کردم، به تماشای فیلم ها و سریال های خوب، گوش دادن به وسیقی، گردش، مهمانی های دوستانه و خانوادگی و بعضی از ورزش ها علاقه زیادی دارم. البته باید بگویم چند مورد آخر، مثل بیرون رفتن و ورزش، مستقیما مرا تحت تاثیر قرار نمی دهند، بلکه مرا تحریک می کنند. تحریک و برانگیخته شدن احساسات یکی از کلیدهای موفقیت و کسب رضایت است، بنابراین من فکر می کنم ایرادی ندارد که بگویم تحریکاتی که این رویدادها در من ایجاد می کنند مرا تحت تاثیر قرار می دهد. موسیقی و فیلم هایی با موضوعات خوب، حتی کتاب ها نیز نقش مهمی در این مسئله دارند. من همیشه می خواستم که برای چیزهایی که دوست دارم، آثار انتزاعی آن موضوعات را خلق کنم، اما ظاهر کار آسانی نیست.

شما یکی از اعضای Slashthree و Intrinsic Nature هستید، که به طور فعال مجموعه هایی را به هر دو ارائه می کنید. لطفا بگویید فعالیت داشتن در این مجموعه های آنلاین بین المللی تا چه حد به رشد شما به عنوان یک هنرمند کمک کرده است؟

همان طور که گفتم، پیوستن زود هنگام من به این گروه ها همه چیز را کاملا تغییر داد، ملاقات با افراد و سبک ها، گرایشات و عقاید مختلف بخشی از عواملی بود که به من کمک زیادی کرد. شما دائما از افرادی که معمولا بهتر از شما هستند و در کل تجربه بیشتری دارند بازخورد دریافت می کنید. یک نکته مهم که به من کمک کرد، دسترسی داشتن به تم ها و ایده های نو بود. آنها به موارد جدیدی فکر می کردند، سپس همه، با برداشت ها و تفاسیر خود از آن تم، روی آن کار می کردند. این یک کار حرفه است اما جو جذاب و مفرحی داشت که باعث می شد من سطح کارهایم را بالا ببرم و مایل ها راه را برای شرکت در هر نمایشگاه طی کنم.

هر چند شما مشغول تحصیل در رشته طراحی گرافیکی هستید، سبک های که تا به حال تجربه کرده اید بسیار ابداعی و خارج از چارچوب بوده اند. ایده هایتان از کجا نشئت می گیرد؟

متشکرم. بله حق با شما است، ما فقط یک سال است که در این زمینه تحصیل می کنم و سه سال دیگر از تحصیلام باقی مانده. ایده های من، توضیح آن کمی سخت است. من کارم را با یک بوم سفید و یک قلم موی خیالی آغاز کردم. من از غریزه و دیدن ساخته شده ام، آنچه کارایی دارد می ماند و آنچه ندارد می رود. ایده ها همیشه در ذهن من شناورند"من این کار و آن کار را می توانم انجام دهم و آن کار می تواند خوب باشد". این که کاری را طراحی کنم و در پایان آن را به دوستان و یا خانواده ام نشان دهم بسیار لذت بخش است. در حقیقیت ایده از جایی که شما می خواهید، هر زمان که شما نیاز داشته باشید می آید. الهاماتی را که در طول روز از زندگی روزمتان، موسیقی و سایر رسانه ها به ذهنتان می رسد نقاشی کنید. وقتی بخواهی می توانید حتی با الهام از یک صفحه سفید یک اثر هنری برجسته خلق کنید.

قطعه "Marley” یک پورتره خارق العاده از Bob Marley است که با سبکی منحصر به فرد و کاملا ابتکاری خلق شده است. می توانید فرایند خلق این اثر را برای ما توضیح دهید؟ چطور از عهده پیاده سازی این سبک برآمدید؟

بله، "Marley” یکی از آثار خاص من است. پورتره Bob استارت اولیه طراحی یک مجموعه 3 تایی بود که من برای Slashthree’s Quote/Unquote انجام دادم. این ایده از قبل وجود داشت اما، بدون وجود کادر ماهر برای اجرا. برای اینکه یک طرح مشابه با باب طراحی کنم یک عکس از Bob Marley به عنوان الگو گرفتم، سپس اشکالی در قست بالای سر او کشیدم تا همه چیز درست از آب در آید. متاسفانه چشم راست او پوشیده بود و من مجیور بودم به سبک خودم روی آن قسمت کار کنم. وقتی یک نسخه اولیه از آن تهیه کردم شروع به اضافه کردن اشکال کوچک تر به قسمت های داخلی کردم، این عناصر عبارت بودند از پترن، رنگ و یا گرادیانت. من به دنبال یک حس فنگی در کل تصویر بودم بنابراین رنگ های بیشتری اضافه کردم. من برای دست یابی به افکت های رنگی مطلوب، برجسته تر کردن تصویر وکمک به اینکه پس زمینه کمتر خسته کننده باشد، از تعداد زیادی لایه تنظیم کننده استفاده کردم. مطمئن نیستم چطور توانستم این سبک را اعمال کنم، اما در آن زمان از اینکه نمی توانستم مثل بقیه هنرمندان پورتره طراحی کنم و با وجود ایده های زیاد هیچ حسی قوه تخیل مرا تحریک نمی کرد خیلی ناراحت بودم. یک روز این کار را انجام دادم به به یک نتیجه شگفت انگیز دست پیدا کردم. من واقعا تعجب کرده بودم که چطور توانستم آن کار را انجام دهم. من همچنین باید از کمک دوستانم در Slashthree تشکر ویژه ای بکنم.

از اینکه اطلاعات و وقت خود را در اختیار ما قرار دادید از شما سپاسگزارم. به عنوان حسن ختام مصاحبه توصیه و یا پیشنهادی برای خوانندگان ما دارید؟

من هم از اینکه چنین فرصتی را در اختیارم قرار دادید از شما تشکر می کنم. توصیه من به همه هنرمندان این است که به آسانی تسلیم مشکلات نشوند، تمرین کننده، تجربه کسب کنند و آنچه را می خواهند انجام دهند.