مصاحبه ای با شارلن چااو
Charlene Chua طراحی مستعد و هنرمندی است که با نامزد و دو گربه اش در شهر سنگاپور زندگی می کند. او مهارت خاصی در طراحی تصاویر وکتور دارد. موضوع مورد علاقه او در زمینه طراحی، کشیدن تصاویر دختران است. او می گوید "من هنگام طراحی سعی می کنم برای تصاویر و طرح هایم قصه بگویم... این کار مرا تشویق می کند تا طرحی زیباتر و جذاب تر خلق کنم".
Charlene قبل از طراحی تصاویر وکتور به عنوان گرافیست، طراح وب سایت و مدیر پروژه های طراحی کار می کرده است که تاثیر این کارها را در وب سایت اختصاصی او به عینه مشاهده می کنیم. ما فرصتی به دست آوردیم تا با او در مورد علاقه او به نقاشی کردن دختران و ریشه روانشناسی این علاقه صحبت کنیم...
آیا همیشه خوب نقاشی می کردید؟
نه، من همیشه خوب نقاشی نمی کردم! در حقیقت فکر می کنم الان هم چنین استعدادی را ندارم، اما از سبک کاری ام راضی هستم و فکر می کنم همین کافی باشد.
از کی شروع به نقاشی کردن کردید؟
اولین بار که نقاشی کردم 4 سال داشتم. من بیشتر پرندگان، انسان های بی عاطفه و اخمو و پترن های گلدار پیچ در پیچ را نقاشی می کردم. وقتی 19 ساله بودم، یعنی زمانی که اولین شغلم را به عنوان یک طراح پیدا کردم، دست از کشیدن نقاشی کشیدم. درست بعد از رها شدن از کار، تصمیم گرفتم مجددا طراحی را آغاز کنم.
بیوگرافی شما نشان می دهد که در مدرسه ای با مسئولین خیلی سخت گیر تحصیل کرده اید، آیا این نشان می دهد که شما زندگی سخت و دشواری داشته اید؟
من فکر نمی کنم زندگی سختی داشتم. از سوی دیگر، من برای بدست آوردن مدارج و مدارک بالا به مدارس خوب و معروف نمی رفتم. هدف من صرفا یادگیری بود، یادگیری از راه آزمایش و خطا، که این کار برای من بهترین معلم بود.
بسیاری از کاراکترهایی که شما طراحی کرده اید کاراکترهای خون آشامی گونه! و تعدادی از آنها Goth (گت ،یکى از اقوام المانى قدیم ،بربرى) هستند: آیا این بازتابی از شخصیت شماست؟
شما می دانید که این نظر مردم است که می گویند من Goth هستم، اما نمی توانم دلیلش را بفهمم. من رنگ های تیره را دوست دارم یا دوست دارم راجع به برخی مسائل فکر کنم یا طراحی کنم ولی این فکر و طرح ارتباطی با شخصیت من ندارد.
نه، من همیشه خوب نقاشی نمی کردم! در حقیقت فکر می کنم الان هم چنین استعدادی را ندارم، اما از سبک کاری ام راضی هستم و فکر می کنم همین کافی باشد.
از کی شروع به نقاشی کردن کردید؟
اولین بار که نقاشی کردم 4 سال داشتم. من بیشتر پرندگان، انسان های بی عاطفه و اخمو و پترن های گلدار پیچ در پیچ را نقاشی می کردم. وقتی 19 ساله بودم، یعنی زمانی که اولین شغلم را به عنوان یک طراح پیدا کردم، دست از کشیدن نقاشی کشیدم. درست بعد از رها شدن از کار، تصمیم گرفتم مجددا طراحی را آغاز کنم.
بیوگرافی شما نشان می دهد که در مدرسه ای با مسئولین خیلی سخت گیر تحصیل کرده اید، آیا این نشان می دهد که شما زندگی سخت و دشواری داشته اید؟
من فکر نمی کنم زندگی سختی داشتم. از سوی دیگر، من برای بدست آوردن مدارج و مدارک بالا به مدارس خوب و معروف نمی رفتم. هدف من صرفا یادگیری بود، یادگیری از راه آزمایش و خطا، که این کار برای من بهترین معلم بود.
بسیاری از کاراکترهایی که شما طراحی کرده اید کاراکترهای خون آشامی گونه! و تعدادی از آنها Goth (گت ،یکى از اقوام المانى قدیم ،بربرى) هستند: آیا این بازتابی از شخصیت شماست؟
شما می دانید که این نظر مردم است که می گویند من Goth هستم، اما نمی توانم دلیلش را بفهمم. من رنگ های تیره را دوست دارم یا دوست دارم راجع به برخی مسائل فکر کنم یا طراحی کنم ولی این فکر و طرح ارتباطی با شخصیت من ندارد.
کارهای شما اغلب طرح هایی از دختران و زنان زیباست! دلیل علاقمندی شما به کشیدن اینگونه طرح ها چیست؟
به نظر من جنس مونث زیبایی ها و جذابیت های زیادی برای طراحی دارد. از طرف دیگر فکر می کنم خواسته های روانشناختی و روحی مرا به خوبی پر می کند. شاید تا به حال این جمله را شنیده باشید که انیماتورها بازیگران رانده شده هستند. فکر می کنم این همان چیز است، به جز اینکه برای من این کار شبیه یک مدل پس زده شده یا چیزی شبیه این است.
در حال حاضر به چه سبک موسیقی گوش می دهید؟
به بعضی از موسیقی های کلاسیک گوش می کنم که اغلب از یک کانال رادیویی پخش می شوند.
آیا در حین کار کردن هم موسیقی گوش می کنید؟
گاهی. تقریبا زمان هایی که در حال طراحی و نقاشی هستم به موسیقی گوش می دهم، این کار به من کمک می کند تا فشار و استرس کمتری داشته باشم. یا بهتر بگویم موسیقی به من آرامش می دهد و باعث می شود ذهن ناخودآگاه من به حال، گره بخورد. من روش کار دیگر طراحان را نمی دانم، اما خودم قبل از کشیدن طرح اصلی سعی می کنم ابتدا یک طرح اولیه ذهنی از آنچه در ذهن دارم رسم کنم، و این کار را بعد از مدت ها فکر کردن می توانم انجام دهم، که در این میان موسیقی زمان این تفکر را به حداقل می رساند و ایده های نو را به ذهن من منتقل می کند. از دیگر مزایایی که گوش دادن به موسیقی دارد این است که بعد از اتمام آن مجبور می شوم برای تغییر و تعویض سی دی از پشت میزم بلند شوم، در غیر اینصورت ساعت ها پشت میز می نشینم و پس از آن دچار کمر درد شدیدی می شوم.
من متوجه شدم که شما علاقه ای به طراحی با مضامین نظامی و جنگی، مذهبی یا سیاسی ندارید؛ دلیل این عدم علاقه و بیزاری شما از این انوع سبک طراحی چیست؟
این در دستور کار من قرار دارد. من فهمیدم که این سه موضوع به طور باور نکردنی گسترده هستند و مطمئن نبودم بتوانم یک داستان بلند را با تمام جزییات و پیام های اصلی اش خلاصه و کوتاه کنم.
به نظر می رسد آثار شما همیشه الهام گرفته از طرح ها و آثار دیگران است و یا ایده ها و نظرات خودتان را روی تصاویری با مضامینی که دیگران کار کرده اند پیاده می کنید، آیا این نظریه را قبول دارید؟
بله این درست است، شاید دلیل این امر گرایش و تمایل من به صلح طلبی باشد_ البته دوست ندارم بگویم با اعتقادات سایر مردم موافق نیستم. اعتقاد و باور یک مسئله کاملا شخصی و قدرتمند است و من از آن دسته افراد هستم که ترجیح می دهم همه چیز را با دید مثبت نگاه کنم و به جای اینکه خودم را مجبور به انجام کاری بدانم آن را هدف خود قرار می دهم. اما شاید با گذشت زمان روحیه ام را تغییر دهم.
بهترین توصیف در مورد عالمی که تصاویر شما در آن هستند چیست؟
من دنیای خاصی نمی بینم که کارها و آثارم در آن قرار داشته باشند. برخی از آن ها خیلی انحصاری هستند، مثلا مثل یک عکس مربوط به مد که در یک استودیوی عکاسی گرفته می شود. قطعا این واقعی نیست، شاید استفاده از عبارت انتزاعی راه مناسبی برای توصیف این گونه کارها باشد.
در طراحی چه کسی و یا چه چیزی الهام بخش شما است؟ آیا هنرمند خاصی هست که شما از آثار او در کارهای تان الهام بگیرید؟
من معمولا مجبورم برای انجام پروژه های مختلف نقاشی کنم. می توانم اعتراف کنم که مغز من فوق العاده خوب کار می کند. اگر من مجبور به طراحی کردن باشم، به طور عادی شروع به کشیدن طرح های اولیه و درهم بر هم می کنم. اما اگر موضوع یا پروژه ای برای کار نداشته باشم به کار دیگری مشغول می شوم، مثلا بازی رایانه ای یا چیزی شبیه این. من هیچ موضوع یا منبع الهام بخشی ندارم، اما اگر برای کارم به چیزخاصی فکر کنم، آن چیز را در قابل یک طرح اولیه خواهم کشید. در مورد هنرمند، من کارهای Boris Vallejo و Marc Hempel و Chris Bachelo را دوست دارم و هنرمندان دیگری که متاسفانه نام آن ها را فعلا به یاد نمی آورم.
در لیست کسانی که آن ها را جزو افرادی نام برده اید که تحت تاثیر کارهای شان قرار گرفته اید تعداد زیادی نام های غربی به چشم می خورد. آیا فکر نمی کنید آثار شما الهام گرفته از آثار Manga، طراح ژاپنی و یا هنرمندان شرقی دیگر باشد؟
بله، بله، ممنونم که یادآوری کردید! من علاقه خاصی به آثار Yoshitaka Amano و کارهای سایر هنرمندان قدیمی ژاپنی دارم.
روند کار خود را چگونه ارزیابی می کنید؟ آینده کاری خود را چگونه پیش بینی می کنید؟
زمانی که من مجددا نقاشی را شروع کردم، حدودا 3 یا 4 سال پیش، در اصل برای کشیدن طرح های کمدی دست به این کار زدم. ابتدا تعداد زیادی کاراکتر به صورت طرح های اولیه کشیدم. پس از آن، یک روز تصمیم گرفتم بدون اینکه برنامه ریزی کرده باشم با Freehand اولین کار وکتور خودم را طراحی کردم و هنوز هم به دنبال یادگیری ترفندهای جدید این نوع طراحی هستم. دوست دارم در آینده با ترکیب تکنیک های هنری سنتی با طراحی وکتور سبک کاری خودم را تغییر دهم. در حال حاضر هم بیشترین تمرکزم را روی تکمیل پروژه هایی که در دست دارم گذاشته ام.
چرا قصد دارید از Freehand تغییر سبک دهید؟
ابتدا باید بگویم که Freehand یک ابزار دوست داشتنی با موارد استفاده خوبی است. من هنوز هم برای طراحی از آن استفاده می کنم. به هر حال، برای این نوع طراحی که من انجام می دهم برنامه Illustrator بهترین گزینه است. زمانی من از سبک Freehand خارج شدم که سعی داشتم از یک قطعه Freehand به عنوان یک فایل hi-res فتوشاپ خروجی بگیرم. این کار 5 ساعت از زمان مرا تلف کرد. بعد همین کار را با برنامه Illustrator انجام دادم و دیدم که خروجی گرفتن از همان فایل در کمتر از چند دقیقه انجام شد. شاید من جایی از کار را به لحاظ فنی اشتباه رفته بودم، اما جایی برای بحث و تفکر بیشتر برای من باقی نماند.
شما به چه نوع بحث هایی علاقمند هستید؟
بحث های مورد علاقه من موقعی هستند که مردم به سراغ من می آیند و از دختری که من در سبک های خود آن را طراحی می کنم سوال می کنند. این نوع مناظره بهتر از این است که عکسی به شما نشان دهند و بخواهند که از روی آن یک نقاشی بکشید.
به نظر من جنس مونث زیبایی ها و جذابیت های زیادی برای طراحی دارد. از طرف دیگر فکر می کنم خواسته های روانشناختی و روحی مرا به خوبی پر می کند. شاید تا به حال این جمله را شنیده باشید که انیماتورها بازیگران رانده شده هستند. فکر می کنم این همان چیز است، به جز اینکه برای من این کار شبیه یک مدل پس زده شده یا چیزی شبیه این است.
در حال حاضر به چه سبک موسیقی گوش می دهید؟
به بعضی از موسیقی های کلاسیک گوش می کنم که اغلب از یک کانال رادیویی پخش می شوند.
آیا در حین کار کردن هم موسیقی گوش می کنید؟
گاهی. تقریبا زمان هایی که در حال طراحی و نقاشی هستم به موسیقی گوش می دهم، این کار به من کمک می کند تا فشار و استرس کمتری داشته باشم. یا بهتر بگویم موسیقی به من آرامش می دهد و باعث می شود ذهن ناخودآگاه من به حال، گره بخورد. من روش کار دیگر طراحان را نمی دانم، اما خودم قبل از کشیدن طرح اصلی سعی می کنم ابتدا یک طرح اولیه ذهنی از آنچه در ذهن دارم رسم کنم، و این کار را بعد از مدت ها فکر کردن می توانم انجام دهم، که در این میان موسیقی زمان این تفکر را به حداقل می رساند و ایده های نو را به ذهن من منتقل می کند. از دیگر مزایایی که گوش دادن به موسیقی دارد این است که بعد از اتمام آن مجبور می شوم برای تغییر و تعویض سی دی از پشت میزم بلند شوم، در غیر اینصورت ساعت ها پشت میز می نشینم و پس از آن دچار کمر درد شدیدی می شوم.
من متوجه شدم که شما علاقه ای به طراحی با مضامین نظامی و جنگی، مذهبی یا سیاسی ندارید؛ دلیل این عدم علاقه و بیزاری شما از این انوع سبک طراحی چیست؟
این در دستور کار من قرار دارد. من فهمیدم که این سه موضوع به طور باور نکردنی گسترده هستند و مطمئن نبودم بتوانم یک داستان بلند را با تمام جزییات و پیام های اصلی اش خلاصه و کوتاه کنم.
به نظر می رسد آثار شما همیشه الهام گرفته از طرح ها و آثار دیگران است و یا ایده ها و نظرات خودتان را روی تصاویری با مضامینی که دیگران کار کرده اند پیاده می کنید، آیا این نظریه را قبول دارید؟
بله این درست است، شاید دلیل این امر گرایش و تمایل من به صلح طلبی باشد_ البته دوست ندارم بگویم با اعتقادات سایر مردم موافق نیستم. اعتقاد و باور یک مسئله کاملا شخصی و قدرتمند است و من از آن دسته افراد هستم که ترجیح می دهم همه چیز را با دید مثبت نگاه کنم و به جای اینکه خودم را مجبور به انجام کاری بدانم آن را هدف خود قرار می دهم. اما شاید با گذشت زمان روحیه ام را تغییر دهم.
بهترین توصیف در مورد عالمی که تصاویر شما در آن هستند چیست؟
من دنیای خاصی نمی بینم که کارها و آثارم در آن قرار داشته باشند. برخی از آن ها خیلی انحصاری هستند، مثلا مثل یک عکس مربوط به مد که در یک استودیوی عکاسی گرفته می شود. قطعا این واقعی نیست، شاید استفاده از عبارت انتزاعی راه مناسبی برای توصیف این گونه کارها باشد.
در طراحی چه کسی و یا چه چیزی الهام بخش شما است؟ آیا هنرمند خاصی هست که شما از آثار او در کارهای تان الهام بگیرید؟
من معمولا مجبورم برای انجام پروژه های مختلف نقاشی کنم. می توانم اعتراف کنم که مغز من فوق العاده خوب کار می کند. اگر من مجبور به طراحی کردن باشم، به طور عادی شروع به کشیدن طرح های اولیه و درهم بر هم می کنم. اما اگر موضوع یا پروژه ای برای کار نداشته باشم به کار دیگری مشغول می شوم، مثلا بازی رایانه ای یا چیزی شبیه این. من هیچ موضوع یا منبع الهام بخشی ندارم، اما اگر برای کارم به چیزخاصی فکر کنم، آن چیز را در قابل یک طرح اولیه خواهم کشید. در مورد هنرمند، من کارهای Boris Vallejo و Marc Hempel و Chris Bachelo را دوست دارم و هنرمندان دیگری که متاسفانه نام آن ها را فعلا به یاد نمی آورم.
در لیست کسانی که آن ها را جزو افرادی نام برده اید که تحت تاثیر کارهای شان قرار گرفته اید تعداد زیادی نام های غربی به چشم می خورد. آیا فکر نمی کنید آثار شما الهام گرفته از آثار Manga، طراح ژاپنی و یا هنرمندان شرقی دیگر باشد؟
بله، بله، ممنونم که یادآوری کردید! من علاقه خاصی به آثار Yoshitaka Amano و کارهای سایر هنرمندان قدیمی ژاپنی دارم.
روند کار خود را چگونه ارزیابی می کنید؟ آینده کاری خود را چگونه پیش بینی می کنید؟
زمانی که من مجددا نقاشی را شروع کردم، حدودا 3 یا 4 سال پیش، در اصل برای کشیدن طرح های کمدی دست به این کار زدم. ابتدا تعداد زیادی کاراکتر به صورت طرح های اولیه کشیدم. پس از آن، یک روز تصمیم گرفتم بدون اینکه برنامه ریزی کرده باشم با Freehand اولین کار وکتور خودم را طراحی کردم و هنوز هم به دنبال یادگیری ترفندهای جدید این نوع طراحی هستم. دوست دارم در آینده با ترکیب تکنیک های هنری سنتی با طراحی وکتور سبک کاری خودم را تغییر دهم. در حال حاضر هم بیشترین تمرکزم را روی تکمیل پروژه هایی که در دست دارم گذاشته ام.
چرا قصد دارید از Freehand تغییر سبک دهید؟
ابتدا باید بگویم که Freehand یک ابزار دوست داشتنی با موارد استفاده خوبی است. من هنوز هم برای طراحی از آن استفاده می کنم. به هر حال، برای این نوع طراحی که من انجام می دهم برنامه Illustrator بهترین گزینه است. زمانی من از سبک Freehand خارج شدم که سعی داشتم از یک قطعه Freehand به عنوان یک فایل hi-res فتوشاپ خروجی بگیرم. این کار 5 ساعت از زمان مرا تلف کرد. بعد همین کار را با برنامه Illustrator انجام دادم و دیدم که خروجی گرفتن از همان فایل در کمتر از چند دقیقه انجام شد. شاید من جایی از کار را به لحاظ فنی اشتباه رفته بودم، اما جایی برای بحث و تفکر بیشتر برای من باقی نماند.
شما به چه نوع بحث هایی علاقمند هستید؟
بحث های مورد علاقه من موقعی هستند که مردم به سراغ من می آیند و از دختری که من در سبک های خود آن را طراحی می کنم سوال می کنند. این نوع مناظره بهتر از این است که عکسی به شما نشان دهند و بخواهند که از روی آن یک نقاشی بکشید.