مصاحبه ای با مارت بیمنز و یوان فیوزی
امروز یک مصاحبه گرم و جذاب با دو هنرمند برجسته و مستعد، مارت 18 ساله و یوان 21 ساله خواهیم داشت. مارت و یوان از هنرمندان برجسته و معروف Slashthree art هستند. امیدوارم از خواندن این مصاحبه لذت ببرید.
ابتدا خودتان را برای خوانندگان ما معرفی کنید و بگویید اهل کجا هستید و چگونه وارد عرصه طراحی صحنه های دیجیتالی شدید؟
مارت: سلام، من Mart Biemans هستم، تقریبا 18 سال دارم و اهل کشور هلند هستم. من همیشه فرد خلاقی بودم و کار من یا ورود من به کار طراحی از زمانی آغاز شد که فهمیدم در نقاشی استعداد خاصی دارم. وقتی بزرگ تر شدم و تکنیک هایم بیشتر پیشرفت کرد تصمیم گرفتم به سراغ کامپیوتر بروم، یعنی جایی که توانستم به آسانی خودم را بیان کنم و البته تماشاگر و بازدیدکننده نیز داشته باشم. همه این ها از یک فروم گردی شروع شد تا امروز آثار من روی اینترنت به نمایش گذاشته می شود.
یوان: سلام، اسم من Yvan Feusi است همچنین مرا با نام Aiven نیز می شناسند. من 21 سال دارم و به عنوان طراح گرافیست و نقاش در آژانس cominup® cross-media در شهر ژنو سوئیس مشغول به کار هستم. من دانسته هایم را در این زمینه به طور مستقل و به صورت خودآموز فرا گرفتم و از سال 2004 شروع به طراحی با فتوشاپ کردم. وارد مدرسه هنر شدم و شروع به تحصیل کردم و در کنار آن برای بالا بردن مهارتهایم کد یک موسسه طراحی به صورت نیمه وقت مشغول به کار شدم. پس از دریافت مدرک به طور مستقل شروع به فعالیت کردم، اما این واقعا خواسته و علاقه من نبود، بنابراین به عنوان کارمند وارد یک موسسه طراحی دیگر شدم.
ابتدا خودتان را برای خوانندگان ما معرفی کنید و بگویید اهل کجا هستید و چگونه وارد عرصه طراحی صحنه های دیجیتالی شدید؟
مارت: سلام، من Mart Biemans هستم، تقریبا 18 سال دارم و اهل کشور هلند هستم. من همیشه فرد خلاقی بودم و کار من یا ورود من به کار طراحی از زمانی آغاز شد که فهمیدم در نقاشی استعداد خاصی دارم. وقتی بزرگ تر شدم و تکنیک هایم بیشتر پیشرفت کرد تصمیم گرفتم به سراغ کامپیوتر بروم، یعنی جایی که توانستم به آسانی خودم را بیان کنم و البته تماشاگر و بازدیدکننده نیز داشته باشم. همه این ها از یک فروم گردی شروع شد تا امروز آثار من روی اینترنت به نمایش گذاشته می شود.
یوان: سلام، اسم من Yvan Feusi است همچنین مرا با نام Aiven نیز می شناسند. من 21 سال دارم و به عنوان طراح گرافیست و نقاش در آژانس cominup® cross-media در شهر ژنو سوئیس مشغول به کار هستم. من دانسته هایم را در این زمینه به طور مستقل و به صورت خودآموز فرا گرفتم و از سال 2004 شروع به طراحی با فتوشاپ کردم. وارد مدرسه هنر شدم و شروع به تحصیل کردم و در کنار آن برای بالا بردن مهارتهایم کد یک موسسه طراحی به صورت نیمه وقت مشغول به کار شدم. پس از دریافت مدرک به طور مستقل شروع به فعالیت کردم، اما این واقعا خواسته و علاقه من نبود، بنابراین به عنوان کارمند وارد یک موسسه طراحی دیگر شدم.
این والپیپر زیبا نتیجه ترکیب مهارت های شماست. لطفا چشم انداری از چگونگی شروع و ساخت این اثر برای ما روشن کنید. همیشه نحوه همکاری و تشریک مساعی در خلق این گونه کارها بسیار جذاب است.
مارت: من به یاد نمی آورم که من با یوان و یا یوان با من تماس گرفته باشد. اما من و یوان مدت زمان طولانی است که عضو slashTHREE هستیم در نتیجه مدت زیادی است یکدیگر را می شناسیم. ما از طریق سایت msn با هم مکالمه می کردیم و در این حین به این نتیجه رسیدیم که با هم همکاری کنیم. در آن زمان آخرین نمایشگاه slashTHREE تازه تمام شده بود و من نمی خواستم برای مدت طولانی بیکار بمانم، این زمانی بود که با Bram تماس گرفتیم و توانستیم یک اثر خاص برای wallpaperart.org طراحی کنیم، زیرا تا آنجا که ما اطلاع داریم شما تا به حال مصاحبه دو نفره انجام نداده اید. ما بهتر دیدیم 25% اول کار را Aiven انجام داده و آن را برای من بفرستد، سپس من 25% دیگر از آن را کامل کنم و مجددا آن را برای او بفرستم و همین روال را تا تکمیل شدن طرح ادامه دهیم. مضمون و ایده از قبل تعیین شده ای در ذهن ما وجود نداشت و تنها هدف اصلی ما ترکیب سبک ها و دست یابی به یک نتیجه بدیع و منحصر به فرد بود.
یوان: من می دانستم که مارت با دوایر کار می کند و فکر کردم اگر این سبک با سبک من، که اغلب از نقاشی تشکیل شده است، ترکیب شود نتیجه خارق العاده ای بدست خواهد آمد. ما ایده هایی را که به ذهن مان می آمد را مرور می کردیم تا به یک ایده کلی دست پیدا کنیم، اما حقیقت این بود که ما می خواستیم در طول کار آزادانه آنچه به ذهن مان می رسد را پیاده کنیم و هنوز به دنبال مفهوم نبودیم. همانطور که مارت توضیح داد این والپیپر در 4 مرحله تکمیل شد. ابتدا تصویری از یک ببر پیدا کردیم که به نظر جذاب می رسید، از آنجا که من مجبور بودم کار را شروع کنم، نخست روی خود ببر متمرکز شدم، روی آن را نقاشی کردم، جزییات لازم را اضافه، روی چشم هایش تغییراتی اعمال کردم و سپس فایل psd آن را برای مارت فرستادم تا ادامه کار یعنی خلق انفجار شیشه ای، امواج قرمز رنگ و تغییرات جزیی دیگر را به عهده گیرد. مجددا طرح نیمه کاره برای من فرستاده شد تا من کار خودم را روی آن ادامه دهم، اما این بار باید به تصویر عمق می بخشیدم و این کار را با زوم 300% انجام می دادم تا دقت و ظرافت کار بالا رود. سرانجام نوبت مرحله پایانی کار رسید. باز هم من فایل psd پروژه را برای مارت فرستادم تا افکت های شیشه ای نهایی، پس زمینه و اصلاحات رنگ را روی ترکیب اعمال کند.
مارت: من به یاد نمی آورم که من با یوان و یا یوان با من تماس گرفته باشد. اما من و یوان مدت زمان طولانی است که عضو slashTHREE هستیم در نتیجه مدت زیادی است یکدیگر را می شناسیم. ما از طریق سایت msn با هم مکالمه می کردیم و در این حین به این نتیجه رسیدیم که با هم همکاری کنیم. در آن زمان آخرین نمایشگاه slashTHREE تازه تمام شده بود و من نمی خواستم برای مدت طولانی بیکار بمانم، این زمانی بود که با Bram تماس گرفتیم و توانستیم یک اثر خاص برای wallpaperart.org طراحی کنیم، زیرا تا آنجا که ما اطلاع داریم شما تا به حال مصاحبه دو نفره انجام نداده اید. ما بهتر دیدیم 25% اول کار را Aiven انجام داده و آن را برای من بفرستد، سپس من 25% دیگر از آن را کامل کنم و مجددا آن را برای او بفرستم و همین روال را تا تکمیل شدن طرح ادامه دهیم. مضمون و ایده از قبل تعیین شده ای در ذهن ما وجود نداشت و تنها هدف اصلی ما ترکیب سبک ها و دست یابی به یک نتیجه بدیع و منحصر به فرد بود.
یوان: من می دانستم که مارت با دوایر کار می کند و فکر کردم اگر این سبک با سبک من، که اغلب از نقاشی تشکیل شده است، ترکیب شود نتیجه خارق العاده ای بدست خواهد آمد. ما ایده هایی را که به ذهن مان می آمد را مرور می کردیم تا به یک ایده کلی دست پیدا کنیم، اما حقیقت این بود که ما می خواستیم در طول کار آزادانه آنچه به ذهن مان می رسد را پیاده کنیم و هنوز به دنبال مفهوم نبودیم. همانطور که مارت توضیح داد این والپیپر در 4 مرحله تکمیل شد. ابتدا تصویری از یک ببر پیدا کردیم که به نظر جذاب می رسید، از آنجا که من مجبور بودم کار را شروع کنم، نخست روی خود ببر متمرکز شدم، روی آن را نقاشی کردم، جزییات لازم را اضافه، روی چشم هایش تغییراتی اعمال کردم و سپس فایل psd آن را برای مارت فرستادم تا ادامه کار یعنی خلق انفجار شیشه ای، امواج قرمز رنگ و تغییرات جزیی دیگر را به عهده گیرد. مجددا طرح نیمه کاره برای من فرستاده شد تا من کار خودم را روی آن ادامه دهم، اما این بار باید به تصویر عمق می بخشیدم و این کار را با زوم 300% انجام می دادم تا دقت و ظرافت کار بالا رود. سرانجام نوبت مرحله پایانی کار رسید. باز هم من فایل psd پروژه را برای مارت فرستادم تا افکت های شیشه ای نهایی، پس زمینه و اصلاحات رنگ را روی ترکیب اعمال کند.
من دوست دارم در اینجا جمله ای از کتاب "The collaborative Habbit" نوشته Twyla Tharpرا برای شما نقل قول کنم، "شما به یک همکار و شریک نیاز دارید. در یک همکاری خوب، تفاوت میان شرکا و همکاران یعنی 1 + 1 همیشه بیشتر از 2 خواهد شد." آیا می توانید این را ثابت کنید؟ چون هر دوی شما هنرمندانی با استعدادها و علایق متفاوت هستید. لطفا بیشتر در مورد سبک های متفاوت خود و نحوه برخورد با چالش های موجود توضیح دهید.
یوان: تا امروز من عکس های دستکاری شده فراوان و نقاشی های بسیاری برای مشتریان مختلف و یا برای خودم طراحی کرده ام، اما اخیرا شروع به تجربه کردن یک سبک جدبد کرده ام که بیشتر از نقاشی تشکیل شده است. سبک های ما دو نفر با هم متفاوت است اما هر دوی ما دارای ظرفیت های گوناگونی هستیم بنابراین مشکلی با ترکیب سبک ها نداشتیم، بلکه این کار به نظر ساده هم می آمد. مارت بیشتر روی پس زمینه و افکت های شیشه ای کار می کرد در حالی که من اغلب روی خود ببر متمرکز بودم.
مارت: همکاری همیشه خاص و در عین حال سرشار از تفاوت ایده و نگرش است. یوان دارای یک سبک کاملا متفاوت و خاص نسبت به من بود، او بیشتر روی آثار رئالیسم کار می کرد و در این زمینه مهارت زیادی داشت، در حالی که من با افکت های ترکیبی و رنگ ها به خلق یه اثر ناب و بکر می پرداختم. در پایان به نتیجه ای می رسیدم که در ابتدا اصلا به آن فکر نمی کردم. قطعا 1+1 در مورد ما بیشتر از 2 شده است، نه فقط به خاطر نتیجه، بلکه به دلیل کار سخت و طاقت فرسایی که ما برای این اثر انجام دادیم که بیان آن بسیار دشوار است.
یوان: تا امروز من عکس های دستکاری شده فراوان و نقاشی های بسیاری برای مشتریان مختلف و یا برای خودم طراحی کرده ام، اما اخیرا شروع به تجربه کردن یک سبک جدبد کرده ام که بیشتر از نقاشی تشکیل شده است. سبک های ما دو نفر با هم متفاوت است اما هر دوی ما دارای ظرفیت های گوناگونی هستیم بنابراین مشکلی با ترکیب سبک ها نداشتیم، بلکه این کار به نظر ساده هم می آمد. مارت بیشتر روی پس زمینه و افکت های شیشه ای کار می کرد در حالی که من اغلب روی خود ببر متمرکز بودم.
مارت: همکاری همیشه خاص و در عین حال سرشار از تفاوت ایده و نگرش است. یوان دارای یک سبک کاملا متفاوت و خاص نسبت به من بود، او بیشتر روی آثار رئالیسم کار می کرد و در این زمینه مهارت زیادی داشت، در حالی که من با افکت های ترکیبی و رنگ ها به خلق یه اثر ناب و بکر می پرداختم. در پایان به نتیجه ای می رسیدم که در ابتدا اصلا به آن فکر نمی کردم. قطعا 1+1 در مورد ما بیشتر از 2 شده است، نه فقط به خاطر نتیجه، بلکه به دلیل کار سخت و طاقت فرسایی که ما برای این اثر انجام دادیم که بیان آن بسیار دشوار است.
داستان اینکه شما چطور همدیگر را پیدا کردید جالب بود. حالا لطفا در مورد ایده و مفهوم نهفته در پس این والپیپیر برای خوانندگان ما توضیح دهید.
مارت: هر دوی ما از اول می دانستیم که در حال حرکت بسوی خلق پروژه ای هستیم که دارای یک سبک آزاد است. به همین دلیل وقتی شروع به جستجوی عکس کردیم من عکس یک ببر خشمگین را پیدا کردم آن را به Aiven نشان دادم و او هم واقعا آن را دوست داشت. پس از آن، زمان بارش های مغزی و بحث و جدل در مورد آنچه دقیقا می خواستیم انجام دهیم فرا رسیده بود. کمی پس از آن، Aiven شروع به نقاشی کردن روی عکس کرد، پس از انجام 25% از پروژه، آن را برای من فرستاد و به همین ترتیب کار را ادامه دادیم تا به نتیجه نهایی رسدیم.
یوان: من در حقیقت می خواستم شدت خشم ببر را به نمایش بگذارم بنابراین همه خطوط نقاشی شده این خشم و پویایی را شدت می بخشید. رنگ های بکار رفته بیشتر از درجات رنگ زرد، نارنجی و قرمز و یک کنتراست قوی از رنگ سیاه و سایه روشن های سفید هستند. ایده انفجار شیشه به صورت شعاعی و دایره ای باعث می شد تا به نظر برسد ببر در حال بیرون پریدن از صفحه است. به نظر شخص من نتیجه نهایی به اندازه کافی تاثیر گذار و جذاب بود و من از کار راضی بودم.
مارت: هر دوی ما از اول می دانستیم که در حال حرکت بسوی خلق پروژه ای هستیم که دارای یک سبک آزاد است. به همین دلیل وقتی شروع به جستجوی عکس کردیم من عکس یک ببر خشمگین را پیدا کردم آن را به Aiven نشان دادم و او هم واقعا آن را دوست داشت. پس از آن، زمان بارش های مغزی و بحث و جدل در مورد آنچه دقیقا می خواستیم انجام دهیم فرا رسیده بود. کمی پس از آن، Aiven شروع به نقاشی کردن روی عکس کرد، پس از انجام 25% از پروژه، آن را برای من فرستاد و به همین ترتیب کار را ادامه دادیم تا به نتیجه نهایی رسدیم.
یوان: من در حقیقت می خواستم شدت خشم ببر را به نمایش بگذارم بنابراین همه خطوط نقاشی شده این خشم و پویایی را شدت می بخشید. رنگ های بکار رفته بیشتر از درجات رنگ زرد، نارنجی و قرمز و یک کنتراست قوی از رنگ سیاه و سایه روشن های سفید هستند. ایده انفجار شیشه به صورت شعاعی و دایره ای باعث می شد تا به نظر برسد ببر در حال بیرون پریدن از صفحه است. به نظر شخص من نتیجه نهایی به اندازه کافی تاثیر گذار و جذاب بود و من از کار راضی بودم.
با توجه به روند پیشرفتی که دارید دوست دارید در 5 سال آینده در چه جایگاهی و سطحی از هنر باشید؟
یوان: احتمالا دوست داشتم کارم را با این آژانس ادامه دهم و در مابقی اوقات آثار شخصی خودم را طراحی کنم، فکر می کنم زندگی خوبی خواهد بود. به نظر من طراحی آثار شخصی دارای مزایا و جنبه های مثبت است، چون شما می توانید شما می توانید بسیاری از محدودیت ها از قبیل ضرب العجل ها، بودجه و ... را نخواهید داشت، در نتیجه بیشتر به عمق کار فرو می روید و روش و سبک خود را سریع تر از روش های دیگر ارتقا می بخشید. امیدوارم در 5 سال آینده به سطح بالایی از مهارت برسم و بتوانم سبکم را بهبود ببخشم.
مارت: من در حال حاضر مشغول به تحصیل هستم و امیدوارم تحصیلاتم را با موفقیت پشت سر بگذارم. پس از آن، دوست دارم به مدت یک سال به کشورهای دیگر سفر کنم و به اکتشاف دنیا و همچنین پیدا کردن سبک های بیشتر بپردازم. پس از بازگشت، دوست دارم یک به دنبال تجارت بروم و آن را گسترش بدهم تا هر روز بزرگ و بزرگ تر شوم. بهتر بود برنامه 10 سال آینده مرا می پرسیدید، چون من فقط 17 سال دارم. دوست دارم بیزینسی در زمینه مطبوعات و رسانه ها راه اندازی کنم جایی که من نقش مهمی در هدایت کارمندان آن ایفا می کنم.
اثر هنری مورد علاقه شما که تا امروز خلق کرده اید کدام اثر است و چرا؟
مارت: اثر مورد علاقه من تا امروز 'Beauty of Gold' است. این اثر نه تنها به خاطر منظره و نمای جذابش، بلکه به خاطر دلیلی که باعث شد من آن را طراحی کنم، اثر مورد علاقه من است. این طرح برای یکی از سایت های آموزشی معروف انجام شد، من واقعا از آموزش دادن به دیگران لذت می برم. من در اثنای نوشتن آموزش به طراحی اثر نیز مشغول بودم بنابراین به راحتی همه جزییاتی که حین کار انجام می دادم را در مراحل آموزش نیز توضیح می دادم. من نظرات و پیشنهادات دوست داشتنی از این آموزش دریافت کردم که مرا به یک هنرمند شاد شاد تبدیل می کرد.
یوان: احتمالا دوست داشتم کارم را با این آژانس ادامه دهم و در مابقی اوقات آثار شخصی خودم را طراحی کنم، فکر می کنم زندگی خوبی خواهد بود. به نظر من طراحی آثار شخصی دارای مزایا و جنبه های مثبت است، چون شما می توانید شما می توانید بسیاری از محدودیت ها از قبیل ضرب العجل ها، بودجه و ... را نخواهید داشت، در نتیجه بیشتر به عمق کار فرو می روید و روش و سبک خود را سریع تر از روش های دیگر ارتقا می بخشید. امیدوارم در 5 سال آینده به سطح بالایی از مهارت برسم و بتوانم سبکم را بهبود ببخشم.
مارت: من در حال حاضر مشغول به تحصیل هستم و امیدوارم تحصیلاتم را با موفقیت پشت سر بگذارم. پس از آن، دوست دارم به مدت یک سال به کشورهای دیگر سفر کنم و به اکتشاف دنیا و همچنین پیدا کردن سبک های بیشتر بپردازم. پس از بازگشت، دوست دارم یک به دنبال تجارت بروم و آن را گسترش بدهم تا هر روز بزرگ و بزرگ تر شوم. بهتر بود برنامه 10 سال آینده مرا می پرسیدید، چون من فقط 17 سال دارم. دوست دارم بیزینسی در زمینه مطبوعات و رسانه ها راه اندازی کنم جایی که من نقش مهمی در هدایت کارمندان آن ایفا می کنم.
اثر هنری مورد علاقه شما که تا امروز خلق کرده اید کدام اثر است و چرا؟
مارت: اثر مورد علاقه من تا امروز 'Beauty of Gold' است. این اثر نه تنها به خاطر منظره و نمای جذابش، بلکه به خاطر دلیلی که باعث شد من آن را طراحی کنم، اثر مورد علاقه من است. این طرح برای یکی از سایت های آموزشی معروف انجام شد، من واقعا از آموزش دادن به دیگران لذت می برم. من در اثنای نوشتن آموزش به طراحی اثر نیز مشغول بودم بنابراین به راحتی همه جزییاتی که حین کار انجام می دادم را در مراحل آموزش نیز توضیح می دادم. من نظرات و پیشنهادات دوست داشتنی از این آموزش دریافت کردم که مرا به یک هنرمند شاد شاد تبدیل می کرد.
یوان: من اثر SteamPunk IceCream را که برای دوازدهمین پکیج هنری SlashTHREE طراحی کردم را خیلی دوست دارم. سبک های بکار رفته در طراحی این اثر، matte painting، دستکاری عکس، نقاشی دیجیتالی و افکت های سه بعدی هستند. matte painting همیشه جذاب و هیجان انگیز هستند چون شما مجبورید برای واقعی تر شدن اثرتان مطالعه کنید و جزییات زیادی را مد نظر داشته باشید. این اثر برنده جایزه Daily Deviation از سایت DeviantArt شد بنابراین به سرعت باعث بروز بازخوردهای زیادی از سوی مردم شد.
چگونه مطالب و ترفندهای کار طراحی را یاد گرفتید؟ توصیه شما به طراحان مبتدی چیست؟
یوان: من خودم شروع به یاد گرفتن مطالب و روش های طراحی کردم، و این پایه و اساس رفتن من به مدرسه طراحی شد. من فکر می کنم بهترین راه برای گرفتن مدرک در طراحی و گرافیک مطالعه و کسب اطلاعات از طریق کار نیمه وقت در موسسات طراحی است، چون شما هر چیزی را به صورت عملی و فنی یاد می گیرید. زمانی که شما به دنبال یک شغل هستید تجربه نقش بسیار مهمی دارد و مدرسه نمی تواند تجارب حرفه ای در اختیار شما قرار دهد. نکته دیگر این است که اگر می خواهید در کارتان بهترین باشید و پیشرفت کنید باید در خانه هم کار کنید. مهم نیست برای مشتری کار می کنید یا طراحی شخصی می کنید، آنچه شما در مدرسه و یا محل کار انجام می دهید کافی نیست شما نیاز به تمرین بیشتر دارید.
مارت: دو روش خوب برای یادگیری وجود دارد، به نظر من بهترین آنها شروع کار با آزمایش و کسب تجربه و کند و کاو در برنامه هایی است که می خواهید با آنها طراحی کنید. من این کار را زمانی که هنر و تجربه ای در این زمینه نداشتم انجام دادم. پس از اینکه درک بیشتری در مورد برنامه و تکنیک های آن پیدا کردم شروع به کپی آثار هنرمندان مشهور کردم، که بیشتر مردم این کار را دووست ندارند اما برای من سخت بود که بتوانم سبک مورد علاقه خودم را پیدا کنم. پس از اینکه روز به روز در کار پیشرفت کردم توانستم سبک خودم را پیدا کنم، که با این روش مطالب بیشتری در مقایسه با کسانی که کار طراحی را مستقیما با کسب تجارب شخصی یاد گرفتم. در راس همه این ها توصیه می کنم آموزش هایی را درون سایت های آموزشی قرار دارد را دنبال کنند و عضو انجمن هایی مثل slashTHREE شوند چون با ارائه طرح های خود با نقدهای سازنده ای روبرو می شوند که کمک شایانی به بهبود و پیشرفت تکنیک و سبک آنها می کند. و در انتها توصیه می کنم تمرین کنید، خیلی خیلی تمرین کنید و در مورد هنرمندان مشهور و آثار آنها نیز مطالعه کنید و آنها را بهتر بشناسید.
از اینکه مصاحبه با ما را پذیرفتید از شما بسیار سپاسگزارم. مصاحبه گرم و دوست داشتنی بود.
یوان: من خودم شروع به یاد گرفتن مطالب و روش های طراحی کردم، و این پایه و اساس رفتن من به مدرسه طراحی شد. من فکر می کنم بهترین راه برای گرفتن مدرک در طراحی و گرافیک مطالعه و کسب اطلاعات از طریق کار نیمه وقت در موسسات طراحی است، چون شما هر چیزی را به صورت عملی و فنی یاد می گیرید. زمانی که شما به دنبال یک شغل هستید تجربه نقش بسیار مهمی دارد و مدرسه نمی تواند تجارب حرفه ای در اختیار شما قرار دهد. نکته دیگر این است که اگر می خواهید در کارتان بهترین باشید و پیشرفت کنید باید در خانه هم کار کنید. مهم نیست برای مشتری کار می کنید یا طراحی شخصی می کنید، آنچه شما در مدرسه و یا محل کار انجام می دهید کافی نیست شما نیاز به تمرین بیشتر دارید.
مارت: دو روش خوب برای یادگیری وجود دارد، به نظر من بهترین آنها شروع کار با آزمایش و کسب تجربه و کند و کاو در برنامه هایی است که می خواهید با آنها طراحی کنید. من این کار را زمانی که هنر و تجربه ای در این زمینه نداشتم انجام دادم. پس از اینکه درک بیشتری در مورد برنامه و تکنیک های آن پیدا کردم شروع به کپی آثار هنرمندان مشهور کردم، که بیشتر مردم این کار را دووست ندارند اما برای من سخت بود که بتوانم سبک مورد علاقه خودم را پیدا کنم. پس از اینکه روز به روز در کار پیشرفت کردم توانستم سبک خودم را پیدا کنم، که با این روش مطالب بیشتری در مقایسه با کسانی که کار طراحی را مستقیما با کسب تجارب شخصی یاد گرفتم. در راس همه این ها توصیه می کنم آموزش هایی را درون سایت های آموزشی قرار دارد را دنبال کنند و عضو انجمن هایی مثل slashTHREE شوند چون با ارائه طرح های خود با نقدهای سازنده ای روبرو می شوند که کمک شایانی به بهبود و پیشرفت تکنیک و سبک آنها می کند. و در انتها توصیه می کنم تمرین کنید، خیلی خیلی تمرین کنید و در مورد هنرمندان مشهور و آثار آنها نیز مطالعه کنید و آنها را بهتر بشناسید.
از اینکه مصاحبه با ما را پذیرفتید از شما بسیار سپاسگزارم. مصاحبه گرم و دوست داشتنی بود.