مصاحبه ای با Craig Shields
Craig Shields یک طراحی گرافیست 22 ساله انگلیسی است. Craig Shields با داشتن یک خانواده هنرمند از همان ابتدای کودکی با قلم و مداد مانوس بود. با رسیدن به سال آخر تحصیل در رشته طراحی در دانشگاه به فکر ادامه مسیر خود در این رشته پس از فارغ التحصیلی است.
در این مصاحبه Craig Shields در مورد اینکه چگونه تحصیل در دانشگاه توانسته به او به عنوان یک هنرمند کمک کند. او همچنین توضیح خواهد داد چگونه آخرین و جذاب ترین اثرش را با الهام گرفتن از Depthcore خلق کرده است. پس شما را به خواندن این مصاحبه دعوت می کنم.
1. از قبول دعوت ما برای شرکت در این مصاحبه از شما متشکرم. لطفا خودتان را معرفی کنید. اهل کجا هستید و چگونه وارد عرصه طراحی شدید؟
اسم من Craig Shields است، 22 سال دارم و در شهر نیویورک انگلستان زندگی می کنم. من همیشه علاقه خاصی به هنر داشتم. مادر من، مادربزرگ و مادر مادربزرگم و قبل از آنها همگی هنرمندان قابلی بوده اند. باید بگویم نقطه شروع من خانواده ام است.
این کار برای من خیلی عادی است که مداد را بردارم و هر چیزی را که می بینم نقاشی کنم. در دوران تحیل در مدرسه نقاشی هایی که روی کتاب های درسی ام می کشیدم برای من مشکل ساز می شدند. می توانم بگویم نقاشی به جای سرگرمی برای من عادت شده بود و این کار را می کردم چون از بودن در کلاس احساس بی حوصلگی می کردم.
گذشت تا سال 2004 با اینترنت آشنا شدم و سایت Depthcore را پیدا کردم. من شگفت زده شده بودم، نقاشی دیجیتالی برای من تازگی داشت. به همین دلیل Depthcore تبدیل به منبع الهام بخش من شد و تصمیم گرفتم خودم هم با این سبک شروع به طراحی کنم. تبدیل یک چیزی به چیز دیگر. من یک نسخه از نرم افزار فتوشاپ تهیه و کار طراحی را آغاز کردم. از آن سال به بعد در همین زمینه مشغول به فعالیت هستم. لازم به ذکر است که من هم اکنون یکی از اعضای منبع الهام بخش خودم یعنی Depthcore هستم.
در این مصاحبه Craig Shields در مورد اینکه چگونه تحصیل در دانشگاه توانسته به او به عنوان یک هنرمند کمک کند. او همچنین توضیح خواهد داد چگونه آخرین و جذاب ترین اثرش را با الهام گرفتن از Depthcore خلق کرده است. پس شما را به خواندن این مصاحبه دعوت می کنم.
1. از قبول دعوت ما برای شرکت در این مصاحبه از شما متشکرم. لطفا خودتان را معرفی کنید. اهل کجا هستید و چگونه وارد عرصه طراحی شدید؟
اسم من Craig Shields است، 22 سال دارم و در شهر نیویورک انگلستان زندگی می کنم. من همیشه علاقه خاصی به هنر داشتم. مادر من، مادربزرگ و مادر مادربزرگم و قبل از آنها همگی هنرمندان قابلی بوده اند. باید بگویم نقطه شروع من خانواده ام است.
این کار برای من خیلی عادی است که مداد را بردارم و هر چیزی را که می بینم نقاشی کنم. در دوران تحیل در مدرسه نقاشی هایی که روی کتاب های درسی ام می کشیدم برای من مشکل ساز می شدند. می توانم بگویم نقاشی به جای سرگرمی برای من عادت شده بود و این کار را می کردم چون از بودن در کلاس احساس بی حوصلگی می کردم.
گذشت تا سال 2004 با اینترنت آشنا شدم و سایت Depthcore را پیدا کردم. من شگفت زده شده بودم، نقاشی دیجیتالی برای من تازگی داشت. به همین دلیل Depthcore تبدیل به منبع الهام بخش من شد و تصمیم گرفتم خودم هم با این سبک شروع به طراحی کنم. تبدیل یک چیزی به چیز دیگر. من یک نسخه از نرم افزار فتوشاپ تهیه و کار طراحی را آغاز کردم. از آن سال به بعد در همین زمینه مشغول به فعالیت هستم. لازم به ذکر است که من هم اکنون یکی از اعضای منبع الهام بخش خودم یعنی Depthcore هستم.
2. در صحبت های خود گفتید که سال آخر دانشکده هنر را می گذرانید. برای ما توضیح دهید چگونه تحصیل در دانشگاه، به طور اخص، به شما کمک کرده تا یک هنرمند برجسته باشید؟
مسیری که من انتخاب کرده ام برای من بهترین مسیر نیست. در رشته طراحی گرافیکی ما با تکنیک های فتوشاپ و طراحی آشنا می شویم. اما نه، به همه ما وب سایت هایی تکمیل نشده ای داده می شود تا آنها را کامل کنیم.
این کار اصلا مورد علاقه من نیست و مرا به هیجان وا نمی دارد. بخش اعظم کار طراحی و ساخت کتاب است. چسباندن صفحات به یکدیگر. من احساس کردم این یک کار خسته کننده است و نمی تواند باعث پیشرفت من در کار طراحی شود. البته تحصیل در دانشگاه مزایای هم برای من داشت که از آن جمله می توانم یادگیری مطالب زیاد در رابطه با کاری که قصد دارم در آینده انجام دهم و ترغیب من به کار و تلاش برای رسیدن به آنچه در ذهن دارم را نام برد.
مسیری که من انتخاب کرده ام برای من بهترین مسیر نیست. در رشته طراحی گرافیکی ما با تکنیک های فتوشاپ و طراحی آشنا می شویم. اما نه، به همه ما وب سایت هایی تکمیل نشده ای داده می شود تا آنها را کامل کنیم.
این کار اصلا مورد علاقه من نیست و مرا به هیجان وا نمی دارد. بخش اعظم کار طراحی و ساخت کتاب است. چسباندن صفحات به یکدیگر. من احساس کردم این یک کار خسته کننده است و نمی تواند باعث پیشرفت من در کار طراحی شود. البته تحصیل در دانشگاه مزایای هم برای من داشت که از آن جمله می توانم یادگیری مطالب زیاد در رابطه با کاری که قصد دارم در آینده انجام دهم و ترغیب من به کار و تلاش برای رسیدن به آنچه در ذهن دارم را نام برد.
3. عوامل متعددی در زندگی شما وجود دارد که می توان آنها را در انتخاب این حرفه توسط شما موثر دانست. چه کسی و یا چه چیزی در آغاز باعث شد که شما این مسیر را دنبال کنید؟
همانطور که گفتم خانواده نقطه شروع گرایش من به این رشته بود. من از چیزهایی که مرا به صورت دیداری به هیجان وا می دارد بسیار لذت می برم. اینترنت منبع الهام بخش اصلی من است. من به این نتیجه رسیده ام که فکر کردن روی کارهایی که خلق می کنم کمک زیادی می کند، چون باعث می شود اثر بعدی را با دقت و با حداقل مشکل طراحی کنم.
من به کارهایم علاقه دارم، حتی به کارهایی که برای مشتریان انجام می دهم. اینکه من قادر به انجام یک کار هستم و کسی غیر از خودم آن کار را تحسین کند، واقعا مرا خوشحال می کند. من سعی می کنم تا حد امکان بهترین باشم.
همانطور که گفتم خانواده نقطه شروع گرایش من به این رشته بود. من از چیزهایی که مرا به صورت دیداری به هیجان وا می دارد بسیار لذت می برم. اینترنت منبع الهام بخش اصلی من است. من به این نتیجه رسیده ام که فکر کردن روی کارهایی که خلق می کنم کمک زیادی می کند، چون باعث می شود اثر بعدی را با دقت و با حداقل مشکل طراحی کنم.
من به کارهایم علاقه دارم، حتی به کارهایی که برای مشتریان انجام می دهم. اینکه من قادر به انجام یک کار هستم و کسی غیر از خودم آن کار را تحسین کند، واقعا مرا خوشحال می کند. من سعی می کنم تا حد امکان بهترین باشم.
4. سبک طراحی که شما در هر اثر بکار برده اید متفاوت است. هنگام طراحی یک اثر جدید با یک سبک جدید چه مقدار آن را تمرین می کنید تا بتوانید یک کار جدید خلق کنید؟
من به این کار کاوش می گویم. من از باقی ماندن و چسبیدن به یک سبک متنفرم. من دوست دارم خودم را امتحان کنم و ببینم قادر به انجام چه کاری هستم و چه کاری را نمی توانم انجام دهم. این کار واقعا به من کمک می کند تا به راهم ادامه دهم و هر زمان که از آن خسته می شوم متوفقش می کنم. من هیچ آموزشی را دنبال نمی کنم و سعی می کنم بیشتر آثارم را به سبک خودم طراحی کنم. کاوش و اکتشاف روش ها و تکنیک های مختلف برای من بسیار لذت بخش است و همیشه هم به نتایج خوبی منتهی می شود.
من به این کار کاوش می گویم. من از باقی ماندن و چسبیدن به یک سبک متنفرم. من دوست دارم خودم را امتحان کنم و ببینم قادر به انجام چه کاری هستم و چه کاری را نمی توانم انجام دهم. این کار واقعا به من کمک می کند تا به راهم ادامه دهم و هر زمان که از آن خسته می شوم متوفقش می کنم. من هیچ آموزشی را دنبال نمی کنم و سعی می کنم بیشتر آثارم را به سبک خودم طراحی کنم. کاوش و اکتشاف روش ها و تکنیک های مختلف برای من بسیار لذت بخش است و همیشه هم به نتایج خوبی منتهی می شود.
5. بزرگترین نقاط قوت و ضعف شما در طراحی چیست؟ وقتی در حال طراحی هستید چگونه این نقاط قوت را بکار می برید و نقاط ضعف را کنار می گذارید؟
بزرگترین نقطه قوت من اراده قوی من در بهترین شدن است. مطالعه مطالب مرتبط با طراحی مثل، مجلات، بلاگ ها، وب سایت ها و ... . صحبت کردن با سایر هنرمندان، دیدن کاری که در حال انجام آن هستند و درخواست از آنها برای دیدن آثار شما. من هم مثل سایر طراحان دوست دارم هر روز بهتر از روز قبل باشم.
نقاط ضعف من.... من برای اینکه بتوانم شب ها تا دیر وقت بیدار بمانم از نوشیدنی های انرژی زا استفاده می کنم، البته این کار تاثیری در خیال پردازی من ندارد. وقتی در حال طراحی کاری هستم حواسم کاملا پرت می شود. گاهی کارها به حدی زیاد است که هیچ چاره ای جز بیدار ماندن تا دیر وقت ندارم و فکر می کنم این یکی از مشکلات من است.
بزرگترین نقطه قوت من اراده قوی من در بهترین شدن است. مطالعه مطالب مرتبط با طراحی مثل، مجلات، بلاگ ها، وب سایت ها و ... . صحبت کردن با سایر هنرمندان، دیدن کاری که در حال انجام آن هستند و درخواست از آنها برای دیدن آثار شما. من هم مثل سایر طراحان دوست دارم هر روز بهتر از روز قبل باشم.
نقاط ضعف من.... من برای اینکه بتوانم شب ها تا دیر وقت بیدار بمانم از نوشیدنی های انرژی زا استفاده می کنم، البته این کار تاثیری در خیال پردازی من ندارد. وقتی در حال طراحی کاری هستم حواسم کاملا پرت می شود. گاهی کارها به حدی زیاد است که هیچ چاره ای جز بیدار ماندن تا دیر وقت ندارم و فکر می کنم این یکی از مشکلات من است.
6. "Hocus Pocus" یکی از طرح های جذاب و شگفت انگیز شماست که برای آخرین پکیج Depthcore طراحی کرده اید. برای ما توضیح دهید چه چیزی درون این هرج و مرج و نابهنجاری نهفته است. لطفا فرایند طراحی این اثر را نیز برای ما شرح دهید.
متشکرم. در نگاه اول ذهن حول محور عشق می گردد. مرد نمی تواند توضیح دهد چرا هیچ احساسی به زن ندارد. او فقط کار خودش را می کند. این اثر یک کار سورئال و جادویی است. تقریبا مثل اینکه زن مرد را جادو کرده است.
من کار را با دو تصویر مدل آغاز کردم. زن بسیار زیبا است اما من می خواستم یک چهره وحشتناک و تقریبا غیر واقعی در او ایجاد کنم. با اضافه کردن بافت و کمی نقاشی جزییاتی به صورت زن اضافه کردم که به این شکل در آمد. سپس دست ها اضافه شد. دست ها به گونه ای در تصویر قرار داده شد که این حس ایجاد شود که در حال جادو کردن است. ترکیبی از بافت تیره و کثیف در پس زمینه برای ایجاد افکتی شبیه تار عنکبوت در اطراف سر زن، آن را از سایر بافت های نقاشی شده متمایز کرده است.
افکت های سبز رنگ موجود در تصویر را توسط تبلت ایجاد کردم تا شدت و قدرت جادویی بودن تصویر را افزایش دهد. سرانجام چند شکل مات در زمنیه تصویر باعث ایجاد حس حرکت به عمق را القا می کند.
متشکرم. در نگاه اول ذهن حول محور عشق می گردد. مرد نمی تواند توضیح دهد چرا هیچ احساسی به زن ندارد. او فقط کار خودش را می کند. این اثر یک کار سورئال و جادویی است. تقریبا مثل اینکه زن مرد را جادو کرده است.
من کار را با دو تصویر مدل آغاز کردم. زن بسیار زیبا است اما من می خواستم یک چهره وحشتناک و تقریبا غیر واقعی در او ایجاد کنم. با اضافه کردن بافت و کمی نقاشی جزییاتی به صورت زن اضافه کردم که به این شکل در آمد. سپس دست ها اضافه شد. دست ها به گونه ای در تصویر قرار داده شد که این حس ایجاد شود که در حال جادو کردن است. ترکیبی از بافت تیره و کثیف در پس زمینه برای ایجاد افکتی شبیه تار عنکبوت در اطراف سر زن، آن را از سایر بافت های نقاشی شده متمایز کرده است.
افکت های سبز رنگ موجود در تصویر را توسط تبلت ایجاد کردم تا شدت و قدرت جادویی بودن تصویر را افزایش دهد. سرانجام چند شکل مات در زمنیه تصویر باعث ایجاد حس حرکت به عمق را القا می کند.
7. برنامه شما برای بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه چیست؟
دوست دارم کارم را به طور مستقل ادامه دهم، و یا به عنوان طراح در یک استودیوی طراحی مشغول به کار شوم. همه این های بستگی به اتفاقاتی دارد که سال آینده پیش خواهد آمد.
دوست دارم کارم را به طور مستقل ادامه دهم، و یا به عنوان طراح در یک استودیوی طراحی مشغول به کار شوم. همه این های بستگی به اتفاقاتی دارد که سال آینده پیش خواهد آمد.
8. مجددا از اینکه دعوت مار را برای شرکت در این مصاحبه پذیرفتید از شما سپاسگزاری می کنم. صحبت نهایی با خوانندگان؟
من هم متشکرم که مرا به این مصاحبه گرم دعوت کردید. ا خوانندگان شما هم ممنونم که این مصاحبه را می خوانند. موفق باشید و از زندگی لذت ببرید.
من هم متشکرم که مرا به این مصاحبه گرم دعوت کردید. ا خوانندگان شما هم ممنونم که این مصاحبه را می خوانند. موفق باشید و از زندگی لذت ببرید.