سبک پوسترهای سینمایی


سبک پوسترهای سینمایی

آشنایی با سبک پوستر های سینمایی


این نوع پوسترها جاذبه های زیادی دارند و اغلب طراحان هم دوست دارند حد اقل تعدادی پوستر سینمایی در کارنامه خود داشته باسند. شاید علت آن فراگیر بودن این نوع پوستر هاست که باهمه شهروندان سرکار دارد و دیده می شود که بعضا متضاد یکدیگرند.
یک دیدگاه پوستر سینمایی را وسیله ((معرفی))  می داند و معتقد است پوستر فقط اطلاع رسانی می کند که چنین فیلمی در حال اکران است و لا غیر. دیدگاه دیگر معکوس این است و می گوید پوستر ((تبلیغ)) فیلم است و بایستی شهروندان را به طرف سینما بکشاند و گیشه را پر کند. طبیعی است با این دو دیدگاه متضاد، دو نوع برداشت راجع به پوستر سینمایی می توان داشت.

یان لینکا، طراح گرافیک لهستانی و از بانیان مکتب لهستان، در این باره می گوید: هرگز کسی را ندیده ام که چون پوستر فیلمی او را وسوسه کرده است به تماشای آن فیلم برود به این دلیل اگر مثلاٌ از پوستر سینما توقع داشته باشیم که صندق گیشه سینما را پر کند، این توقع پوچ و مهملی است، چون آنچه موفقیت تجاری یک فیلم را تضمین می کند عناصر دیگری است... نمی خواهم بگویم که پوستر سینمایی، چیز غیر ضروریست، اما منظورم اینست که نباید از آن توقع انجام کاری غیر ممکن را داشت. پوستر جز آنکه نمایش فیلم را اعلام کندد و اطلاعاتی در باره نوع و حال و هوای آن بدهد کاری نمی کند. پوستر علامت اختصاری فیلم است و باید راستگو باشد هیچ کس انتظار آن ذا ندارد که یک پوستر به او دروغ بگوید یا قول چیزی را نشان بدهد که در فیلم ازآن خبری نیست.

 البته نبایسی شرایط خاص آن زمان  لهستان را که چنین هنرمندانی را در خود رشد داد فراموش کرد. حمایت های بی دریغ حکومت کمونیسی از هنر دولتی، که روس های پس از انقلاب آن را به مدد هنرمندانی نظیر ال لیسیتزکی و رد چنکو تجربه کرده بوند، یکی از این شرایط بود. طبیعی است در چنین فضای دولتی، رقابتی پدید نمی آید و دیدگاه دوم که پوستر راعامل ((تبلیغ)) فیلم می داند،زمینه بروز نمی یابد. برعکس این دیدگاه در سینمای اروپای غربی و آمریکا که فضای رقابتی حاکم است بیشتر ملاحظه می شود.
 
 پوستر سینمایی را به سه شیوه تقسیم می شود:

شیوه آمریکایی: این شیوه فقط در سینمای آمریکا دیده نمی شود و از آنجایی که از این دیدگاه با برخی فیلم های این کشور معرفی و مطرح شده، بیشتر به نام خوانده می شود. طراحی پوستر بر این اساس، متکی بربازیگر است و پلان اصلی و نخست پوستر به چهره درشت شده بازیگر اختصاص می یابد. البته این به معنای سخیف شدن کارها، آن هم از نوع هندی نبوده بلکه بزرگنمایی چهره بازیگر، در جهت رسیدن به ایده و معنای سینمایی است. مهم هم نیست که تکنیک چگونه است، عکس ها ((کنتراست)) و ((پوسترایز)) شده باشد یا طبیعی. این مهم بود که ((بازیگر)) در پلان نخست دیده شود و او عامل معرفی یا تبلیغ فیلم باشد.




شیوه لهستانی: در این شیوه بازیگر مهم نیست بلکه موضوع اهمیت پیدا می کن. این که در این فیلم چه کسی یا کسانی ایفای نقش می کنند، اهمیتی ندارد، مهم این است که فیلم در باره چیست؟ همین است که ایده پوستر را تشکیل می دهد. اغلب طراحان صاحب نام لهستانی با همین عینک به پوستر های سینمایی می نگریستند و تخیل و تصویر سازی ذهنی آنها به خاطر وجود افسانه ها و باورهای بومی شان این قابلیت را داشت که بتوانند این چنین بر ((موضوع)) سوار شوند. به طوری که صاحب سبک خاصی در طراحی پوستر سینمایی شدند. این شیوه منحصر به فرد کشور لهستان نماند و همه طراحی طراحانی که تحت تاثیر این سبک قرار گرفتند، از آن استفاده کردند.





شیوه فرانسوی ـ ایتالیایی: در سالهای جنگ دوم جهانی، درسینمای ایتالا وفرانسه اتفاقاتی رخ داد که تا دو سه دهه بعد از آن هم ادامه داشت. در این دو کشور دو سبک مهم تاریخ سینما تجلی یافت، ((نئوریالیسم )) ایتالیا و(( موج نو)) فرانسه. این دو اشتراکات فراوانی داشتند در عین وجوه افتراق.
از جمله فصل مشترک های آنها، استفاده نکردن از بازیگران حرفه ای بود. این نگاه ها به پوستر ها منتقل شد. پوستر دیگر بازیگر یا موضوع را نشان نمی گرفت بلکه فریمی از فیلم را شکار می کرد که قابلت تبدیل شدن به پوستر را داشت، یک فریم می توانست نماینده حدود دو ساعت فیلم باشد.




نمی توان مدعی شد که پوستر تمام دو سه دهه مذکور در این دو کشور به این شیوه کار شد، همان طوری که تمام فیلم های این دوره این دو کشور، نئورتالیست و موج نو نبودند. این شیوه فریم محور هم در برخی کشورهای دیگر حتی غیر اروپایی استمرار یافت. یک نکته را نباید فراموش کرد و آن هم اینکه اغلب کارگردان های این دو سبک خواه آنهایی که شاگرد و تحت تاثیر آندره بازن بودند و خواه نبودند، از سواد بصری بالایی برخوردار بودند. آنها کادر دوربین شان را طوری تنظیم می کردند که ترکیب بندی کاملی داشته باشند و فقط بازیگر و موضوع را نمی دید. آنها به شکل و فرم اشیا داخل صحنه هم توجه داشتند. این رو ممکن بود در یک کادر بندی فرم مستطیل و کشیده یک بازیگر در نمای فول شات(تمام قد) یا فرو مستطیل و کشیده یک درخت سرو، هماهنگی و هم خوانی پیدا کند.
پوستر سینمایی ایران پیرو مکتب آمریکایی است اما باید یادآور شویم که در پوستر های آمریکایی اصول گرافیکی و تصویری رعایت می شود،  در پوستر سینمایی ایرانی مشکلات فروانی برای این هنر وارداتی وجود دارد و فاقد سبک خاصی می باشد و به طور نازلی تقلید صرف است.